این مقاله را از اینجا بشنوید
افزایش سریع مصرف جهانی پلاستیک و ضعف در مدیریت پسماندهای آن منجر به ورود گسترده ذرات پلاستیکی به محیطزیست شده است. این ذرات طی فرآیندهای تجزیه فیزیکی، شیمیایی و زیستی، به اجزای بسیار کوچکتری به نام میکروپلاستیکها (MPs) و نانوپلاستیکها (NPs) تبدیل میشوند که از نظر اندازه بهترتیب کمتر از 5 میلیمتر و کمتر از 1 میکرومتر هستند.
این ذرات اکنون در همه جای محیط یافت شدهاند – از اقیانوسها، دریاچهها و رودخانهها گرفته تا خاکها، هوا و حتی منابع غذایی و بدن انسان. مطالعات متعددی وجود دارد که وجود این ذرات را در ماهیها، صدفها، آب بطریشده، و حتی خون انسان گزارش کردهاند.
با وجود این سطح از پراکندگی، دانش ما درباره اثرات واقعی NMPها هنوز محدود است، زیرا چالشهای زیادی در تشخیص، شناسایی و اندازهگیری دقیق آنها وجود دارد. بهویژه، شناسایی نانوپلاستیکها بهدلیل اندازه بسیار کوچک، ویژگیهای سطحی پیچیده، و شباهت آنها به ذرات طبیعی، بسیار دشوار است.

علاوه بر این، نبود استانداردهای جهانی برای روشهای نمونهبرداری، آمادهسازی نمونه، و آنالیز، باعث شده که مقایسه میان مطالعات مختلف دشوار و نتایج ناپایدار باشد.
بنابراین، توسعه فناوریهای نوین، بهویژه در زمینههای طیفسنجی، میکروسکوپی، نانوتکنولوژی، و هوش مصنوعی، برای عبور از این موانع حیاتی است. این مقاله با هدف مرور جامع این پیشرفتها، بررسی آخرین فناوریهای شناسایی و تحلیل NMPها، و ارائه چشماندازی روشن برای پژوهشها و کاربردهای آینده نوشته شده است.
اهمیت و چالشها در شناسایی نانو و میکروپلاستیکها (NMP) ها
شناسایی و اندازهگیری نانوپلاستیکهاN (NP) ها و میکروپلاستیکها(MP) ها در محیطزیست بهدلیل اندازه بسیار کوچک، ویژگیهای متنوع، و ماتریسهای پیچیده نمونه، با چالشهای قابلتوجهی روبهرو است. با کوچکتر شدن اندازه ذرات، تشخیص آنها سختتر و نیازمند روشهای بسیار دقیقتر میشود.
از جمله چالشهای اصلی در این زمینه، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) اندازه و تنوع فیزیکی و شیمیایی
NMPها دارای طیف وسیعی از اندازهها، اشکال (فیبر، ذره، ورقه)، رنگها، و پلیمرهای سازنده هستند. این ویژگیها باعث میشوند که شناسایی آنها با روشهای مرسوم بسیار دشوار باشد. علاوه بر این، نانوپلاستیکها بهدلیل نسبت سطح به حجم بالا، قابلیت تعامل با ترکیبات شیمیایی دیگر را دارند و ممکن است در ماتریسهای زیستی یا محیطی ناپدید شوند یا تغییر ماهیت دهند.
ب) نبود استانداردها و پروتکلهای بینالمللی
تا به امروز، هیچ پروتکل استاندارد و پذیرفتهشدهای برای نمونهبرداری، آمادهسازی، یا تحلیل NMPها وجود ندارد. در نتیجه، مطالعات مختلف از روشها و معیارهای متفاوتی استفاده میکنند که مقایسه نتایج را غیرممکن یا دشوار میسازد.
ج) احتمال آلودگی و خطاهای تحلیل
در بسیاری از مراحل فرآیندهای نمونهبرداری و تحلیل، احتمال آلودگی ثانویه از منابع خارجی مانند پلاستیکهای موجود در تجهیزات آزمایشگاهی یا حتی لباس آزمایشگر وجود دارد. این آلودگی میتواند به نتایج نادرست منجر شود و دقت اندازهگیریها را کاهش دهد.
د) محدودیتهای فناوریهای موجود
تکنیکهای متداول مانند FTIR (طیفسنجی فروسرخ تبدیل فوریه) و رامان برای ذرات میکروپلاستیکی مناسباند، اما برای نانوپلاستیکها به دلیل محدودیتهای وضوح و توان تفکیک، کارایی کافی ندارند. در نتیجه، نیاز به توسعه روشهای ترکیبی با استفاده از فناوریهای نانویی و الگوریتمهای مبتنی بر هوش مصنوعی احساس میشود.
________________________________________
روشهای نمونهبرداری و جداسازی نانو و میکروپلاستیکها (NMP) ها
تشخیص دقیق و قابلاعتماد نانو و میکروپلاستیکهاNMP ها در محیطزیست، نیازمند مراحل اولیهای همچون نمونهبرداری و جداسازی مؤثر است. این مراحل تأثیر مستقیمی بر صحت و دقت نتایج نهایی دارند و باید با دقت طراحی و اجرا شوند.

الف) نمونهبرداری از محیطهای مختلف
• محیطهای آبی: استفاده از تورهای پلانکتونی با اندازه منافذ مختلف، فیلترهای غشایی، پمپهای خلأ یا تلههای مکانیکی از جمله روشهای رایج در جمعآوری ذرات از آبهای سطحی و زیرسطحی است.
• محیطهای خاکی و رسوبات: برای این نوع محیطها، معمولاً از روشهای چگالیسنجی با محلولهای اشباعشده مثل ZnCl₂یا NaI استفاده میشود تا ذرات سبکتر پلاستیکی از مواد معدنی سنگینتر جدا شوند.
• هوا و ذرات معلق: فیلترهای هوای پُرحجم، تلههای الکترواستاتیک، یا فیلترهای استاتیکی، برای جمعآوری ذرات معلق پلاستیکی در جو مورد استفاده قرار میگیرند.
ب) جلوگیری از آلودگی ثانویه
یکی از چالشهای مهم در فرآیند نمونهبرداری، احتمال آلودگی از تجهیزات آزمایشگاهی (مثل ظروف پلاستیکی) یا حتی لباس پژوهشگران است. استفاده از ظروف شیشهای یا فلزی، پوشیدن لباسهای ضد آلودگی، و کار در اتاقهای تمیز، از جمله اقداماتی است که برای پیشگیری از آلودگی پیشنهاد میشود.
ج) هضم و جداسازی مواد آلی مزاحم
پس از جمعآوری نمونهها، لازم است ترکیبات آلی مزاحم (مانند باقیماندههای زیستی یا آلی) حذف شوند. این کار معمولاً از طریق هضم شیمیایی با استفاده از پراکسید هیدروژن (H₂O₂)، آنزیمها یا سایر ترکیبات کمخورندگی انجام میشود.
د) روشهای فیزیکی جداسازی
پس از هضم مواد آلی، ذرات NMP بهوسیله فیلتراسیون، سانتریفیوژ، یا تکنیکهای چگالیمحور از محیط اصلی جدا میشوند. انتخاب نوع فیلتر (مثلاً فیلترهای غشایی پلیکربناتی با اندازه منافذ مشخص) نقش کلیدی در کیفیت تحلیل نهایی دارد.
4. تکنیکهای شناسایی و تحلیل (Spectro-microscopy, AI-based tools)
پس از نمونهبرداری و جداسازی ذرات نانو و میکروپلاستیک (NMP)، مرحله بعدی تحلیل دقیق ویژگیهای آنهاست. این مرحله، کلید درک ترکیب، ساختار، منشاء و رفتار این ذرات در محیطزیست است. در سالهای اخیر، پیشرفتهای قابل توجهی در فناوریهای طیفسنجی، میکروسکوپی و هوش مصنوعی حاصل شده که امکان شناسایی با دقت بالا را فراهم کردهاند.
الف) تکنیکهای طیفسنجی-میکروسکوپی (Spectro-microscopy)
(FTIR) طیفسنجی فروسرخ تبدیل فوریه: این روش برای شناسایی میکروپلاستیکهای بالای ۱۰ میکرومتر بسیار مفید است. سیستمهای FTIR تصویری (Imaging-FTIR) با اسکن نواحی بزرگتر و ارائه نقشههای شیمیایی، امکان تحلیل نیمهخودکار را فراهم میکنند.
• (Raman Spectroscopy) طیفسنجی رامان: روش بسیار دقیق برای شناسایی ذرات حتی تا اندازههای نانومتری است. مزیت آن نسبت به FTIR، توانایی کار روی ذرات کوچکتر و حضور آب در نمونههاست.
• (Pyrolysis-GC/MS) پیرولیز همراه با کروماتوگرافی گازی-طیفسنجی جرمی : این تکنیک، پلیمرها را تجزیه کرده و از روی محصولات گازی، نوع آنها را شناسایی میکند. گرچه این روش ماهیت غیرتصویری دارد، اما بسیار دقیق و قابل اعتماد است.
ب) میکروسکوپهای اپتیکی و الکترونی
• SEM )) میکروسکوپ الکترونی روبشی و (TEM )میکروسکوپ الکترونی عبوری برای مشاهده نانوپلاستیکها و بررسی مورفولوژی آنها با وضوح بالا استفاده میشوند، بهویژه زمانی که نیاز به تصویرسازی ساختار سطح یا داخلی باشد.
• میکروسکوپ فلورسانس: بهخصوص زمانی مفید است که ذرات پلاستیکی با رنگدانههای خاص یا رنگهای فلورسانت برچسبگذاری شده باشند.
ج) الگوریتمهای یادگیری ماشین و هوش مصنوعی
استفاده از الگوریتمهای طبقهبندی هوشمند بر اساس دادههای طیفی یا تصویری، به پژوهشگران اجازه میدهد تا حجم بزرگی از دادهها را بهصورت خودکار تحلیل و دستهبندی کنند. روشهای یادگیری عمیق (deep learning) مانند شبکههای عصبی کانولوشنی (CNN) میتوانند برای تشخیص ذرات NMP از سایر ذرات طبیعی، آموزش ببینند.
د) فناوریهای ترکیبی
ترکیب تکنیکهای مختلف مانند Raman-SEM، یا FTIR همراه با تصویربرداری با وضوح بالا، موجب افزایش قابلیت اطمینان در شناسایی ذرات پیچیده در ماتریسهای محیطی میشود. این رویکردهای چندوجهی نقش مهمی در پژوهشهای آینده خواهند داشت.
________________________________________
5. ملاحظات زیستمحیطی و اثرات زیستی
ذرات نانو و میکروپلاستیک (NMP) ها به دلیل اندازه کوچک، پایداری شیمیایی و قابلیت حمل ترکیبات دیگر، خطراتی چندوجهی برای محیطزیست و سلامت زیستمندان ایجاد میکنند.

الف) نفوذ به زنجیره غذایی
NMPها میتوانند از طریق منابع مختلف (آب، خاک، هوا، غذا) وارد بدن موجودات زنده شوند. این ذرات در بافتهای داخلی ماهیها، پرندگان، پستانداران، و حتی در خون و شیر انسان شناسایی شدهاند. ورود آنها به بدن از طریق بلع، استنشاق یا تماس پوستی امکانپذیر است.
ب) اثرات سلولی و مولکولی
مطالعات آزمایشگاهی نشان دادهاند که NMPها میتوانند موجب:
• استرس اکسیداتیو در سلولها
• التهاب مزمن بافتها
• اختلال در سیستم ایمنی
• تغییر در بیان ژنها
• مرگ سلولی یا اختلال عملکرد اندامها
شواهد فزایندهای از اثرات سمّی نانوپلاستیکها حتی در غلظتهای پایین وجود دارد.
ج) ناقل آلایندههای همراه
NMPها مانند اسفنجهایی برای جذب و حمل آلایندههای دیگر عمل میکنند؛ از جمله:
• فلزات سنگین (سرب، جیوه)
• آلایندههای آلی پایدار (PCBs، PAHs)
• داروهای باقیمانده
• میکروارگانیسمهای بیماریزا
ترکیب اثرات NMP با این آلایندهها، پتانسیل آسیبپذیری ترکیبی ایجاد میکند.
د) پیامدهای اکولوژیکی
در سطح اکوسیستم، ورود NMPها میتواند به:
• کاهش تنوع زیستی
• تغییر در زنجیرههای غذایی
• کاهش نرخ رشد و باروری گونهها
• برهم خوردن تعادل عملکردهای طبیعی در خاک، آب و هوا
منابع طبیعی مانند اقیانوسها و خاکهای کشاورزی نیز ممکن است بهمرور زمان دچار تخریب عملکردی شوند.
هـ) نگرانیهای بهداشتی انسانی
وجود NMPها در آب آشامیدنی، غذاهای دریایی، نمک، و حتی هوا، نگرانیهایی را درباره مواجهه مزمن انسانها ایجاد کرده است. اگرچه هنوز مکانیسمهای دقیق اثرگذاری در بدن بهطور کامل شناخته نشدهاند، اما هشدارها در مورد پتانسیل سرطانزایی، اختلالات عصبی، و مشکلات هورمونی در حال افزایش است.
________________________________________
6. پیشنهادات برای آینده
برای پیشرفت در حوزه شناسایی و تحلیل نانو و میکروپلاستیکها (NMPها) و همچنین کاهش اثرات آنها بر محیطزیست و سلامت عمومی، پیشنهادات زیر در مقاله ارائه شدهاند:
الف) استانداردسازی جهانی روشها
یکی از نیازهای حیاتی، ایجاد پروتکلهای استاندارد برای نمونهبرداری، جداسازی، هضم، شناسایی و تحلیل NMPهاست. این استانداردها میتوانند همگرایی جهانی بین محققان را تسهیل کرده و امکان مقایسهپذیری و تکرارپذیری نتایج را افزایش دهند.
ب) توسعه فناوریهای ترکیبی
استفاده از تکنیکهای ترکیبی مانند طیفسنجی-میکروسکوپی همراه با یادگیری ماشین و نانوفناوری، دقت و وضوح شناسایی را افزایش میدهد. این رویکردهای چندبعدی میتوانند ضعفهای فناوریهای منفرد را جبران کنند.
ج) ایجاد شبکههای پایش مستمر
پایش دائمی منابع مختلف محیطزیستی برای تشخیص حضور و تغییرات غلظت NMPها از طریق ایستگاههای هوشمند، میتواند درک بهتری از چرخه این ذرات در اکوسیستمها ارائه دهد.
د) تحقیقات جامع سمیتشناسی
نیاز به مطالعات دقیقتر درباره رفتار زیستی، بیومکانیسمها، و تأثیرات بلندمدت NMPها بر انسان و دیگر جانداران احساس میشود. استفاده از مدلهای آزمایشگاهی، حیوانی و سلولی میتواند دید بهتری از خطرات واقعی فراهم آورد.
هـ) اطلاعرسانی و آموزش عمومی
افزایش آگاهی عمومی درباره خطرات NMPها، روشهای کاهش مصرف پلاستیک، و نحوه تفکیک و بازیافت صحیح زبالهها، تأثیر مستقیمی بر کاهش ورود NMPها به طبیعت دارد.
و) طراحی مواد پایدار و جایگزین
پژوهش و نوآوری در زمینه تولید پلیمرهای تجزیهپذیر و مواد زیستی جایگزین، گامی مهم برای پیشگیری از تشکیل ذرات پلاستیکی جدید در آینده خواهد بود.
ز) استفاده از هوش مصنوعی و پایگاه دادههای جهانی
ایجاد بانکهای داده از مشخصات فیزیکی، طیفی و رفتاری NMPها و آموزش مدلهای یادگیری ماشین برای تحلیل خودکار نمونهها، به افزایش سرعت و دقت شناسایی کمک میکند.